بهار من و یه سری چرت و پرت !

 
    سلام دوستان ! دلم واسه این وبلاگم تنگ شده بود ! راستی عیدتونم مبارکه ! یه سری چرت و پرت و بی ربط نوشتم اینجا . بخونین بعدا جبران میشه:
مرد جوان: ببخشید آقا ساعت چنده؟
مرد مسن: نمی گم آقا!!!!!!!!!!!!!!!!
مرد جوان: چرا آقا؟ چیزی رو از دست میدید اگه به من بگید ساعت چنده؟
مرد مسن: بله من بعضی چیزا رو از دست می دم اگه به شما ساعت رو بگم
مرد جوان: میشه به من بگید چه جوری؟
مرد مسن: برای اینکه اگه بهت امروز بگم ساعت چنده تشکر می کنی و دوباره فردا که منو دیدی باز می پرسی ساعت چنده.
مرد جوان: ممکنه
مرد مسن:بعد ممکنه ما دوسه بار همدیگه رو ملاقات کنیم و تو اسم وآدرس منو از من بخوای
مرد جوان: ممکنه
مرد مسن: وشاید تو یک روز بیایی خونه من و بگی اتفاقی ازاینجا رد می شدم و گفتم شمارو هم ببینم. و حتما من شمارو به یک فنجون چای دعوت می کنم. و شما قبول می کنید و چای را میل می کنید و می پرسید این چای رو کی درست کرده.
مرد جوان: امکان داره
مرد مسن:و من می گم دخترم این کارو کرده و دختر جوان و زیبای خودم رو به شما معرفی می کنم. و شما از اون خوشتون میاد
مرد جوان: خوبه
مرد مسن: وتو سعی می کنی که باز دختر منو ببینی و میایی با اون قرار سینما و گردش می ذاری
مرد جوان: چه خوب
مرد مسن: بعد از مدتی دختر من به تو علاقمند می شه و منتظر تو می مونه و شما عاشق همدیگه می شید.
مرد جوان: بله
مرد مسن: ویکروز دوتایی باهم میایید پیش من و جریان عشقیتون رو برام تعریف می کنید و تو دخترم رو از من خواستگاری می کنی.
مرد جوان: اوه بله. خیلی خوبه( اینجا یعنی فکش اومده پایین)
مرد مسن:(با حالت عصبانیت)ولی آقا من دخترم رو به کسی که حتی یک ساعت مچی نداره نمی دم.
مرد جوان:
                                               ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 بهار وقتی بهاره                                که بوی تو رو داره
اگرنه مثل هر سال                                خزون انتظاره
اما این بهار برام بهار نبود ! 
بی تو من بهاری ندارم .
فصل ها برام یکی ان.
برگای سبز درختا رو نمیخوام . دل توام همون قدر سبزه !
شکوفه ها رو نمی خوام . آغوش توام همون قدر لطیفه !
سیاهی خاکو بعد از بارون نمی خوام . چشا ی قشنگت همون قدر سیاهه !
خورشید خانومو نمی خوام . چشای تو همون قدر درخشش داره !
بارونو نمی خوام . اشکهات زلال تر از بارونه !
من این بهارو نمیخوام . این دنیا رو نمیخوام . 
بی تو زندگی رو هم نمی خوام !
من فقط و فقط تو رو می خوام !  

                              نظر یادت نره !
نظرات 9 + ارسال نظر
الناز چهارشنبه 26 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 05:20 ب.ظ

آرش جون یادداشتو از اول کامل بنویس !

شهریار اس اس جمعه 28 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 12:31 ب.ظ

سلام آرش جون....عشقتو نسبت به عشقت روز به روز بیشتر ثابت می کنی....کسی که یکی از بزرگترین شخصیتهای زندگیشو تو دبی ببینه ولی چون عشقش پیشش نبوده بهش بد بگزره...... بیشتر نمیگم چون هر چقدر بگم کمه واسه تو و ن.....D:

مسعود جمعه 28 فروردین‌ماه سال 1383 ساعت 12:32 ب.ظ

آرش دیگه یادی از ما نمیکنی انگار خیلی مشغول زن و بچه ای P:

مسافر هتل کالیفرنیا چهارشنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 07:15 ق.ظ http://sokote-marg.blogsky.com/

آرش جان شرمنده .. من یه مدتی نبودم و وبلاگم رو یکی از دوستانم آپدیت می کرد .تمیدوارم منو ببخشید ..خیلی خوشحالم که پیشم اومدی

رامین یکشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 03:26 ب.ظ http://www.esteghlal.co.nr

سلام آرش
بالاخره بهت لینک دادم
بعد از بازی استقلال آپدیت میکنم یه سر بزن
بای

آرش پنج‌شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 09:44 ب.ظ http://www.aminsem.com

avazi javabeto to webloge farshad dadam boro khar khooni kon

asal سه‌شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:29 ب.ظ http://www.asal.com

che webloge bahali dary age mishe ye logo baram doros kon barat email mizanam

[ بدون نام ] شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:29 ق.ظ http://n_metal_a_metalic_z_metalica_i

[ بدون نام ] یکشنبه 21 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 08:11 ب.ظ

ببین بد نیست کمی معمولیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد